پایگاه خبری نمانامه: گرینگوی پیر (ترجمۀ عبدالله کوثری،۱۳۷۸)، مثل مرگِ آرتمیوکروز (ترجمۀ مهدی سحابی، ۱۳۶۴)، از رمانهایی است که کارلوس فوئنتس(-۱۹۲۸ ۲۰۱۲) دربارۀ “زخمهای انقلاب، کابوس پیشرفت و پایداریِ رویاها” نوشته است. انقلاب مکزیک و نقش آن در فرایند هویتیابیِ مردم این کشور، زمینۀ تاریخیِ کتاب را تشکیل میدهد. فوئنتس انقلاب مکزیک را عامل کشف مجددِ هویت بومی میداند، و در قالب رئالیسمی نمادین و درآمیخته با رمز و راز، از چشماندازی تازه به زوال آرمانهای آن میپردازد. آسوده خاطر (ترجمۀ محمد امینیلاهیجی، ۱۳۶۴) نیز از جمله رمانهای رئالیستیِ نویسنده در انتقاد از وضع مکزیکِ پس از انقلاب است؛ و نشان از نومیدیِ فوئنتس از بهتر شدن روزگارِ مردم آنجا دارد. جستوجو در گذشته و اسطورهها -برای رسیدن به تعبیری از هویتِ بومی- رشتهای است که آثار فوئنتس را به هم ربط میدهد؛ آثاری که در آنها، گذشته نگذشته است، با قدرت حضور دارد تا زمینهسازِ رویدادهای امروز و فردا شود.
فوئنتس، در گرینگوی پیر، اقلیم مکزیک را چنین توصیف میکند:
“شن بوتهها را میپوشاند. افق با نوری لرزان پیش چشمش برمیخیزد. سایههای بیقرارِ ابر زمین را در حجابی سایهروشن میپوشانند. بوی خاک هوا را میآکند، رنگین کمانی سرریز میکند در آیینۀ خود. بیشههای انگبار با خوشههای زردِ گلهاشان شعلهور شدهاند. بادی سوزان بر همه چیز میوزد”.
انقلاب هم به بادی تشبیه شده است که “زنها و مردها را از ریشه درمیآورد و پرتشان میکند به جایی دور از خانه و کاشانهشان”. در این رمان، چند آدمِ ریشهکن شده در صحرایی خشک و مِلکی آتشگرفته، به هم میرسند و سرنوشتشان در هم تنیده میشود تا جهان داستانیِ فوئنتس شکل بگیرد. شخصیتها متعدد و متنوعند اما داستان حول مناسبات سه چهرۀ اصلی پیش میرود؛ سه انسان تنها که در فضایی بحرانی به هم رسیدهاند. و حالا خیره به درون، گذشته را برای یافتن انگیزههای گذر، میکاوند: “گرینگوی پیر”، “هریت وینسلو”، و “ژنرال آرّویو”.
ماجرای داستان در مکزیک، مرزِ جهان پیشرفتۀ صنعتی با دنیای در حال توسعه، رخ میدهد. مکزیک “مرز نیست، زخم است”، و در آنجاست که زخمِ درونِ هر سه شخصیت اصلی سر باز میکند. آنها از مرز گذشتهاند اما “همۀ نشانههای آنچه را که پشت سر نهادهاند با خود دارند”. داستان، جستوجویی است در چند و چونِ تعارض فرهنگ مکزیکی با فرهنگ آمریکایی، که سبب میشود گرینگو و ژنرال آرویو به درک مشترکی از مفاهیمی چون زن و آزادی و مالکیت نرسند.و…
(برگ هنر شماره ۹ ویژه نامه کارلوس فوئنتس)
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0