بهمن خیابانی ـ کارشناس ارشد ادبیات
□ ۱ـ درآمد
وامق و عذرا، قصهی یک شاهزادهی یمنی (وامق) با یک شاهزادهی چینی (عذرا)ست که اول بار آن را عنصری به نظم درآورده است. در سال ۱۳۸۱ کتابی توسط مرکز نشر دانشگاهی به چاپ رسید و آن چیزی نبود جز وامق و عذرا، اثر میرزا محمدصادق نامی. این اثر توسط آقایان دکتر انزابینژاد و طباطبایی مجد تصحیح شده است. از آن پس چهرهی «نامی» که قبلاً بهعنوان تاریخنویس و مورخ معروف بود، بهعنوان شاعری توانا نیز شناخته شد.۱
از نامی چهار مثنوی «درج گهر»، «لیلی و مجنون»، «خسرو و شیرین» و «وامق و عذرا» بهدست ما رسیده است و از مثنوی پنجم او «یوسف و زلیخا» خبری نیست و همچنین از دیوان قصاید و غزلیات او.
نامی از شعرای اواخر سدهی دوازدهم و اوایل سدهی سیزدهم هجری است و به دورهی بازگشت ادبی تعلق دارد. وی به پیروی از نظامی گنجوی، دست به سرودن خمسه زده است که از این خمسه چهار کتاب بهدست ما رسیده است و احتمالاً نتوانسته، مثنوی پنجم از خمسهی خود را بسراید.
نامی علاوه بر اینکه در فن مثنوی استاد بوده، دارای دیوان قصاید و غزلیات نیز بود، ولی متأسفانه جز این دو بیت که در تذکرهی نگارستان دارا آمده، چیزی بهدست ما نرسیده است.
به سینه دل ز جفای تو خون شود چندم
دل از امـیـد وفـای تـو کـاش میکَندم
بـه سـادگـیـم نـگـر کز پی هزار خلاف
بـه وعـدههـای دروغ تـو بـاز خـرسندم
۲ـ شرح حال نامی
میرزا محمدصادق شیرازیالاصل اصفهانی المولد و مسکن از سادات موسویست و از نویسندگان و شعرای دورهی افشاریه و زندیه. لطفعلیبیگ آذر در آتشکده که پس از سال ۱۱۸۰ تألیف شده مینویسد: «نامی، اسمش میرزا محمدصادق از اعاظم سادات موسوی، اجدادش قریب یکصد و پنجاه سال میشود که به حکم سلاطین صفویه از فارس به اصفهان آمده، به طبابت سرکار سلاطین مشغول بوده. خلاصه حضرتش، برادرزادهی میرزا رحیم حکیمباشی و در جوانی مشق انشا کرده. در نظم و نثر وقوفی حاصل و تاریخی در وقایع دولت زندیه مینویسد و در فن نظم مثنوی مایل و مثنوی لیلی و مجنون، خسرو و شیرین و وامق و عذرا گفته و بعضی دیگر در نظر دارد.»۲
از مطالب آذر چنین برمیآید که تا هنگام تألیف آتشکده هنوز از مثنوی درجگهر وی اثری نبوده است. امّا خودِ شاعر در مثنوی وامق و عذرا اشاره میکند که پیش از وامق و عذرا، سه مثنوی سروده است و وامق و عذرا مثنوی چهارم اوست:
از مــددکـاری طـبـع سـحـرسـنـج
چونکه پُر شد از دُر و گوهر سه گنج
بـهـر چـارم گـنـج بـزمـی سـاختم
خـانـه از نـامـحـرمـان پـرداخـتم…
قـصـهی شـیرین و خسرو شد کهن
بــازگـو از وامـق و عـذرا سـخـن۳
و منظومهی خسرو و شیرین، سومین منظومهی او بوده است. امّا شاید نامی، اثر منثور خود را نیز در نظر داشته و یا آذر از مثنوی درج گهر وی بیخبر بوده است؛ احتمال اخیر قریب بهنظر میرسد.
در نگارستان دارا، تألیف عبدالرزاق بن نجفقلی دنبلی متخلص به مفتون که تذکرهی خود را در سال ۱۲۴۱ تألیف کرده است، دربارهی وی چنین مینویسد:
«نامی اسمش میرزا محمدصادق از قدمای معاصرین و از سادات موسوی و از سلسلهی میرزا رحیم حکیمباشی، وقایعنگار کریمخان زند بود. مثنوی بسیار گفته: درج گهر، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا، وامق و عذرا، قصاید و غزل نیز دارد و با مؤلف بسیار آشنا بود؛ در زمان علی مرادخان به فاقه و تنگدستی مبتلا و برای خرج یومیهی خود معطل بود و عادت به خوردن افیون داشت و عمری به تلخکامی میگذاشت، تا در اوایل دولت خاقان مغفور محمدشاه قاجار وداع جهان ناپایدار نمود.»۴
در تاریخ مرگ او همه متفقالقولند و همه تاریخ ۱۲۰۴ ه. ق را تاریخ مرگ او دانستهاند: «در سال هزار و دویست و چهار از دست ساقی اجل شربت ناگوار هلاکت نوشیده».۵ در قاموس اعلام آمده در زمان نادرشاه وفات کرده است.۶ [تنها جاییست که ظاهراً تاریخ مرگ او را اشتباه بیان کرده.] الذریعه هم تاریخ مرگ او را ۱۲۰۴ آورده.۷
۳ـ خمسهی نامی
۱ـ درج گهر: مثنوی در هزار و سیصد و یک بیت که به وزن مخزنالاسرار است و در پند و اندرز و عرفان همراه با حکایتهایی که نگارندهی این مقال به یاری و راهنمایی استادم دانشمند معظم جناب آقای دکتر قاسم انصاری آن را تصحیح کردهام و امیدوارم منتشر شود.
کتاب با توحید حضرت باریتعالی آغاز میشود که توحید نخست را به طریق غیبت و امّا توحید دوم را به طریق خطاب گوید و سپس به مناجات «بارگاه کافی المهمات» میپردازد و پس از آن با نعت پیامبر اکرم (ص) و وصف معراج آن حضرت به سخن خود ادامه میدهد و از بیت سیصد و ده رسماً کتاب خود را آغاز میکند.
بـاز گـشـودم در گـنـج هـنر بازگشودم سـر درج گـُهــر
بس گُهر از طبع گُهرزای من ریــخـت به دامان تمنّای من
و از بیت سیصد و شصت، عقدهای دوازدهگانه را آغاز میکند و متناسب با هر عقد حکایاتی نیز میآورد، البته این حکایات از عقد چهارم به بعد است.
۲ـ لیلی و مجنون۸: بر وزن «مفعول مفاعلن فعولن» (بحر هزج، مسدس، اخرب، مقبوض، محذوف) سروده و در حدود دو هزار بیت است
آغاز:
ایـن نـامه بـهنام آن خداوند کز عشق به نای عالم افکند
انجام:
گنجی مه گوهر گرامی پرودهی بحر طبع نامی
این منظومه نیز به پیروی از لیلی و مجنون، «نظامی گنجوی» سروده شده است.
۳ـ خسرو و شیرین۹: نظیرهییست بر خسرو و شیرین نظامی و آن در حدود ۴۰۰۰ بیت و در وزن «مفاعیلن مفاعیلن فعولن (بحر هزج، مسدس، محذوف) است.
استاد نفیسی با توجه به ابیات:
مـرا در مـوکـب سـالـار کـشور
خـدیـو ظـلـمسـوز عـدلپـرور
وکـیـل قـائـم آل مــحــمــد
کـه دُورِ دولـتاش بـادا مـخـلد
گـذار افـتـاد سـوی مُلک شیراز
چه شیراز آنکه بر جنت کند ناز
میفرمایند این منظومه را در رکاب کریمخان در شیراز به نظم درآورده است.۱۰
آغاز:
مرا در موکب سالا کشور خـدیو ظلمسوز عدلپرور
انجام:
بـلـنـدآوازه کن در هر دیارش
بـه گـیتی نه ز نامی یادگارش
زبـان یـاوهگـو از او بُـکن دور
ز چشم عیبجویش دار مستور
۴ـ وامق و عذرا۱۱: این مثنوی ظاهراً کاملترین گونه از این داستان معروف عاشقانه است که بهدست ما رسیده، دارای ۲۷۱۶ بیت است در بحر رمل مسدس محذوف یا مقصور (فاعلاتن فاعلاتن فاعلن یا فاعلان)۱۲.
آغاز:
ای ز نامت «نامهی نامی» بهنام
وی بـه نـامـت افـتتاح هر کلام
انجام:
نـوگُـل او تا قیامت تازه باد نامش از نامی بلند آوازه باد
حـق تـعالی داردش اندرپناه داردش از آفـت حاسد نگاه
۵ ـ یوسف و زلیخا: از این پنجمین مثنوی نامی چیزی یافت نشد و در فهارس کتابخانهها، تنها در فهرست نسخههای خطی تألیف استاد منزوی از مثنوی «ویس و رامین»ی نام برده شده که بهنام وی است و آن نسخه در قاهره و در فهرست دارالکتب ۱۰۵ ادب فارسی طلعت بهجای «یوسف و زلیخا» آمده است. و تا خود مثنوی رؤیت نشود، نمیتوان به یقین گفت که از آن نامیست؛ چه در هیچکدام از تذکرهها و فهارس چنین مثنوی به وی نسبت داده نشده است و احتمال خطا بسیار است. ■
پینوشتها
۱ـ در سال ۱۳۵۷ استاد سعید نفیسی تنها اثر منثور او که تاریخ گیتیگشا نام دارد همراه دو ذیل آن تصحیح و منتشر کردهاند: تاریخ گیتی گشا در تاریخ زند، همراه با دو ذیل آن، نامی، تصحیح: سعید نفیسی، اقبال، تهران، چاپ چهارم ۱۳۶۸.
۲ـ تذکره آتشکده، لطفعلی بیگآذر، انتشارات روزنه، از مجموعهی احیای کتب قدیمی، چاپ اول ۱۳۷۷، (از روی نسخهی چاپ سنگی ۱۲۷۷ بمبئی)، تهران، ص ۳۵۵.
۳ـ وامق و عذرا، نامی، تصحیح دکتر رضا انزابینژد و غلامرضا طباطبایی مجد، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۱، ص ۸، ابیات ۹، ۸ و ۱۶.
۴ـ به نقل از مقدمهی استاد نفیسی در تاریخ گیتی گشا.
۵ ـ وامق و عذرا، ص ۹، مقدمه.
۶ ـ قاموس اعلام، ش سامی، چاپ استانبول، ۱۳۱۶ ق، ج ۶، ص ۴۵۵۴.
۷ـ الذریعه، شیخ آقا بزرگ طهرانی، دارالکتب العلمیه، ج ۹، ص ۱۱۶۵.
۸ ـ لیلی و مجنون نامی را آقای قهرمانی در دورهی کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز به راهنمایی سرکار خانم دکتر سکینه رسمی و مشاورهی سرکارخانم دکتر معصومه معدنکن در سال ۸۳ تصحیح و دفاع نمودهاند.
۹ـ خسرو و شیرین، نامی را آقای عبادالله عبد کریمی در دورهی کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز به راهنمایی سرکار خانم دکتر معصومه معدنکن و مشاورهی سرکار خانم دکتر سکینه رسمی در دی ماه سال ۸۳ تصحیح و دفاع نمودهاند.
۱۰ـ تاریخ گیتیگشا، مقدمهی استاد سعید نفیسی.
۱۱ـ وامق و عذرا، نامی، پانوشت شمارهی ۳.
۱۲ـ وامق و عذرا، مقدمه، ص ۱۰.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0