نمانامه: برومند شکری محقق و نویسنده در پاسخ به اینکه نویسندگان ما شناختی از فضای بومی خود ندارند میگوید: متاسفانه خود من هم از جمله نویسندگانی هستم که هیچ گاه فضای بومی را دست مایه نوشتن قرار نداده ام و این بدترین غفلتی است که می تواند از جانب یک نویسنده صورت بگیرد. در واقع برای مخاطبی مینویسیم که به ما تعلق ندارد. به همین خاطر است که وقتی یک قهرمان خلق می کنیم نه از فرهنگ او چیزی می دانیم و نه از فضائی که قهرمان در آن رشد نموده است .
این نویسنده درباره استقبال مخاطبان از خلق فضای بومی اظهار کرد: ما نویسندههای خوبی در کشورمان داریم که با نوشتن در فضای بومی خود به نویسندگان بزرگی تبدیل شده اند. نمونه اش محمود دولت آبادی است. ایشان چون اهل سبزوار هستند بیشتر سوژه هائی که پرداخته اند به آن اقلیم مربوط می شود. یا می توان به علی محمد افغانی که شاهکاری چون شادکامان دره قره سو خلق نمود اشاره داشت. و همچنین علی اشرف درویشان با سالهای ابری که حتی با بعضی از شخصیت های قصه نیز زندگی کرده است .
او در ادامه گفت: نمی توان فقط این نقد را متوجه نویسندگان دانست. این قصوریت از طرف رسانه ملی هم صورت می گیرد. شما مراکز استانی را مشاهده بفرمائید. کدام یک توانسته اند آن طوری که باید فضای بومی و رسم و رسومات آن منطقه را به صحنه تصویر بکشانند؟ بی شک که سینما و تلویزیون به ادبیات وابسته است. این غفلت ها و ملاحظه کاریها قرار است تا کجا پیش برود را نمی دانم ولی همین قدر باید پیش بینی نمود که فضای بومی در حال از بین رفتن است و در کل رسم و رسومات هر نقطه از ایران که با فرهنگ های زیبائی آمیخته است دارد ماهیت خود را از دست می دهد .
وی افزود: فضای بومی بخشی از هویت ماست. برای اینکه از بحث حوزه کاری خودم دور نشویم باید بگویم نویسنده زحمت زیادی میکشد و سالها برای نوشتن یک اثر، زمان و هزینه صرف میکند تا در نهایت اثرش منتشر میشود. ولی چه خوب است که مخاطب خود را بشناسد. از جائی شروع کند که در آن رشد نموده است. فرهنگ های منطقه یا محله خود را معرفی کند و به همین منوال سراغ سوژه هائی برود که تعلق خاطر به آن دارد. در غیر این صورت طبیعی است که در این فضا و در این حوزه استقبال کمتری صورت بگیرد.
این نویسنده خاطرنشان کرد: البته نمی توان انکار نمود که وقتی قلم تبحر لازم را داشته باشد تاثیر خود را به مخاطب خواهد گذاشت. وقتی آثار نویسندههای خارجی را مطالعه می کنیم متوجه می شویم به قصهپردازی و خلق ماجراهای جذاب و گیرا و همچنین شخصیتهایی که مخاطب با آنها احساس همذات پنداری دارند، بیشتر توجه میکنند. اما در فضای ادبیات داستانی ما سراغ موضوعت پیش پا افتاده و غیر درام می رویم. معمولا فضاهای قصه های ما خیلی ساکن و بیماجرا است و اتفاقات را ما به طرف جلو پیش می بریم که همین موضوع خطای بزرگی است. قصه باید با برخورد و ماجرای ناگهانی پیش برود. ما یک خط افقی ترسیم می کنیم و شخصیتها با اتفاقات معمولی و روزمره خیلی آرام و آهسته به طرف جلو هول می دهیم. من یادم است مادربزرگ ما وقتی قصه ای از گذشته خودش را برای ما تعریف می کرد در آن محو می شدیم. چرا که اتفاقات تودر تو و واقعی ما را مبهوت خود می کرد. اینکه در قصه های ما امکان ایجاد تعلیق و هیجان در آنها وجود ندارد ایراد از خود ماست که درک درستی از محیط خود نداریم. و با واقعیت همسان نیست. اگر ما زمانی را برای شناخت مخاطب و محیط صرف کنیم حاصل کارمان قطعا بهتر خواهد شد .
وی در ادامه گفت: تصور ما از محیط یا فضای بومی هم نباید منجر به یکسری عقاید ناسیونالیستی یا گرایشات مذهبی و قومی شود. ما هر جایی از ایران که زندگی می کنیم قبل از هر چیز باید بدانیم ذره ای از خاک ایران هستیم و قرار است فضایی را معرفی کنیم که بخشی از تاریخ این سرزمین است .
این نویسنده با بیان اینکه رسانهها به اندازه کافی از ادبیات داستانی حمایت نمیکنند گفت: این حمایت در شکلهای مختلفی میتواند رخ دهد؛ از جمله نقد. زمانی که بحث ارزیابی آثار به میان میآید رسانهها توجه بیشتری به ادبیات خارجی نشان میدهند که این موضوع طبیعی است و ما نمیتوانیم از آنها بخواهیم خواننده را به سمتی ببرند که ممکن است با علایقش سازگار نباشد. البته فکر میکنم این شرایط گذراست و به مرور برطرف خواهد شد .
او تأکید کرد: ما نویسندگان خوبی در کشورمان داریم که جدی مینویسند و به دنبال خلق ادبیات جذاب برای مخاطب عام هستند. با خواندن آثار نویسندههای نسل جدید که به عرصه پا گذاشتهاند احساس میکنم اینها میتوانند خواننده ایرانی را بیشتر با خود همراه کنند. من به آینده امیدوارم و فکر میکنم این شرایط رفته رفته تغییر خواهد کرد و خواننده ایرانی به رمان ایرانی اعتماد و با آن ارتباط برقرار میکند .
او درباره رمان های تاریخی گفت: فضای تاریخی به شدت برای خود من جذاب است و به نظرم دنیایی که بخواهم در داستانها خلق کنم در فضاهای تاریخی بهتر شکل میگیرد. البته همین موضوع می تواند بخشی از ناگفته های تاریخی را واکاوی کند و اگر نویسنده کمی ذهن خود را فعال کند گره های زیادی را از اتفاقات تاریخی باز کند .
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0