برناردو برتولوچی کارگردان چپگرای سینمای ایتالیا

به قلم: صالح دلدم

نمانامه: برناردو برتولوچی یکی از تاثیرگذارترین کارگردان‌های تاریخ سینماست. پدر برتولوچی شاعر، تاریخ‌دان هنر و منتقد فیلم در ایتالیا بود و این محیط خانوادگی تاثیر بسزایی در شکل‌گیری برتولوچی فیلمساز داشت تا جایی که او در پانزده سالگی شروع به نوشتن کرد و برای نخستین رمان خود چند جایزه معتبر بدست آورد و «پازولینی» فیلمساز بزرگ سینمای ایتالیا برای انتشار نخستین کتاب برناردو برتولوچی به او یاری رساند و همچنین برتولوچی را در بیست و یک سالگی بعنوان دستیار اول خود در فیلم «آکاتونه» انتخاب کرد. برتولوچی از کارگردان‌های مولف سینمای جهان محسوب می‌شود.

عنصر بیگانگی تم مشترک بیشتر آثار این کارگردان فقید است. در آثار برناردو برتولوچی بیگانگی و بریدن فرد از خود و جامعه دیده می‌شود. در فیلم «آخرین امپراطور» که برنده ۹ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی در سال ۱۹۸۷ شد و جایزه بافتا و گلدن گلوب را هم برای برتولوچی به ارمغان آورد، این عنصر بیگانگی به خوبی به تصویر کشیده شده است.

«آخرین امپراطور» به زندگی «پویی» آخرین امپراطور چین قبل از ظهور کمونیست می‌پردازد. امپراطوری که در کودکی به قدرت می‌رسد، از قدرت برکنار می‌شود و سپس برای رسیدن به امپراطوری مجدد تن به استعمار ژاپن می‌دهد و در نهایت نیز به جرم خیانت بازداشت و محاکمه می‌گردد و در فقر و تنگدستی و درحالیکه یک باغبان معمولی است از دنیا می‌رود. این فیلم علاوه بر ارزش هنری و سینمایی، از نظر تاریخی و سیاسی نیز اهمیتی ویژه دارد.

یکی دیگر از ویژگی‌های آثار برتولوچی، فضاسازی خوب و اتمسفر حاکم بر فضای فیلم است که آثار این کارگردان را تاثیرگذار ساخته؛ طراحی صحنه و لباس، فیلمبرداری و نورپردازی، دکوپاژ و میزانسن و همچنین موسیقی در خدمت روایت داستان و تاثیرگذاری بر مخاطب است. برتولوچی در آثار خود، روایت داستان را فدای ضرب آهنگ سریع نمی‌کند و از این رو بیشتر آثار برتولوچی مانند «آخرین تانگو در پاریس»، «آخرین امپراطور» و «۱۹۰۰» مدت زمانی بیشتر از دو ساعت و نیم دارند اما آثار وی به قدری در خدمت روایت قصه و داستان پردازی و عنصر دیالکتیک در آن مورد توجه خالق اثر است که مخاطب را خسته نمی‌کند.

توجه خاص برتولوچی به تاریخ، سیاست و همچنین جامعه شناسی و روانشناسی شخصیت‌‌ها، به مطالعه آزاد و اطلاعات عمومی فیلمساز فراتر از سینما برمی‌گردد. بعنوان نمونه می‌توان به شاهکار دیگر برتولوچی یعنی فیلم «۱۹۰۰» اشاره نمود. برتولوچی در این فیلم به قیام سوسیالیستی مردم ایتالیا بر علیه سرمایه‌داری و نظام ارباب و رعیتی پرداخته است.

«۱۹۰۰» را نیز به مانند «آخرین امپراطور» می‌توان در زمره آثاری دانست که علاوه بر ارزش‌های هنری و سینمایی، دارای ارزش تاریخی و سیاسی است. «۱۹۰۰» را می‌‌توان مقدمه‌ای بر تاثیر کمونیست بر جوامع غربی و اروپا و تشکیل بلوک شرق دانست. فیلمی که ظلم و ستم ملاکان و طبقه فرادست جامعه را بر طبقه فرودست و کارگر نشان می‌دهد و درآخر این فاصله طبقاتی و ستم منجر به قیام مردم و انقلاب بلشویک‌ها برعلیه نظام سرمایه‌داری اربابان می‌شود.

برتولوچی خود گفته بود: «تاریخ در هر دوره زمانی از هنر خاصی برای بیان خود بهره گرفته، معماری، نقاشی، موسیقی، کتاب و ادبیات این ابزار بودند و در قرن ما، این وظیفه را به سینما محول کرده است.»

یکی دیگر از آثار معروف برناردو برتولوچی فیلم «آخرین تانگو در پاریس» است. برتولوچی در این فیلم نیز به بیگانگی و بریدن فرد از خود، اطرافیان و جامعه پرداخته؛ داستان عشق هتل‌دار پا به سن گذاشته‌ای با بازی به یاد‌ماندنی مارلون براندو به دختر جوان هنرپیشه و در آرزوی شهرت که به تازگی وارد سینما و حیطه بازیگری شده با بازی ماریا اشنایدر. این فیلم بارزترین نمونه بهره‌گیری از عنصر دیالکتیک در سینمای جهان است. علاقه برناردو برتولوچی به تاریخ، سیاست و همچنین شناخت جوامع مختلف، در سال ۱۳۴۵ او را برای ساخت مستندی در رابطه با نفت به ایران کشاند و در آن زمان یک مصاحبه تلویزیونی هم با شادروان فروغ فرخزاد در استودیو گلستان داشت.

از دیگر افتخارهای برتولوچی می‌توان به دوبار نامزدی نخل طلای کن، دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی سزار فرانسه و جایزه ویژه هیات داوران فیلم اروپا و یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو و شیر طلای ونیز را اشاره کرد. پیش از انقلاب، جاده نفت، عشق و خشم، دنباله‌رو، ماه، آسمان سرپناه، بودای کوچک، زیبایی ربوده شده، محصور، ویولون سل و رویابین‌ها از دیگر آثار مهم این کارگردان بزرگ تاریخ سینمای جهان است که در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸ درگذشت و با آرمان گرایی و تلفیق اندیشه‌های فروید و مارکس آثار متفاوت و ماندگاری را از خود به جای گذاشت.