فیلم «گورکن»؛ گردآوری قطعات گمشده یک زندگی فراموش شده

 

به قلم: فریبا اشوئی

پایگاه خبری نمانامه: سوده شریف‌زادگان (ویشکا آسایش) سرخوش از اتفاق خوشایندی است که پیش رو دارد، اما این سرخوشی دوام نمی‌آورد وقتی که پسرش ماتیار…
گورکن‌ها حیواناتی خجالتی هستند. آنها چشم‌های ضعیفی دارند، اما در عوض مهارت بالایی در حفر زمین دارند و از حس بویایی و شنوایی فوق‌العاده‌ای هم برخوردارند. انتخاب این نام برای فیلم، شاید به دلیل قرابت شخصیت غائب قصه با این حیوان باشد که پی‌رنگ اصلی داستان به اتفاقات پیرامون غیبت او می‌پردازد.
با این حال «گورکن» شاید بیشتر حکایت حلقه گم شدهِ داستانِ زندگی سوده باشد. حلقه‌ای که سوده را در رفت و برگشتی فرسایشی، بین اتفاقات و آدم‌های گذشته و حال زندگی‌اش، به دام انداخته است.
ژانر فیلم اگر چه در ظاهر پلیسی معمایی است، اما در جزئیات فیلمی کاملا زنانه و شخصیت‌ محور است. نگاهی چالشی و کاوش‌گرانه به نقش‌هایی که سوده به عنوان یک زن، دختر، معشوق و مهم‌تر از همه یک مادر، ایفاگر آن بوده، بر فیلم غالب است و دغدغه و محور موضوعی فیلم نیز پیرامون همین نگاه، ساخته و پرداخته شده است.
روایت اصلی با یک اوج (فقدان) استارت می‌خورد و در ادامه این سوده است که قطعات گم شده و چند پاره زندگی‌اش (همسر، عشق، پدر فراموش‌ شده، ربایندگان و…) را کنار هم جمع‌آوری می‌کند تا مخاطب بیشتر با ویرانه‌های زندگی سوده که ماتیار قربانی اصلی آن بوده است، آشنا شود. موریانه عنصر معنایی مهمی در متن این روایت است.
حضور این حشره در داستان و اشارات مکرر به این حضور، در راستای تصریح و تأکید بیشتر فیلمساز، بر فرسودگی زیربنای خانوادگی و روابط عاطفی بینافردی اعضای این خانواده است. مستند سازی روابط معیوب اگر چه به قدر کافی و کارآمد نیستند، اما همین اندازه هم برای ارائه چشم‌اندازی از یک خانواده متزلزل و در آستانه فروپاشی به مخاطب، قابل قبول است.
فاصله ارتباطی والدین با فرزندان، تنهایی کودکان و تأثیرات سوء فضای مجازی در زندگی آنها، اقدامات مجرمانه دنیای مجازی، تجارت غیرقانونی بیت کوین (ارز دیجیتال) و… از جمله پی‌رنگ‌های فرعی داستان «گورکن» هستند که فیلم در حاشیه موضوع اصلی خود، به شکل گزیده و موثر به این موضوعات نیز پرداخته و به واسطه آن، پاس‌های دراماتیک قابلی در فرایند ارتباطی با مخاطبش فراهم ساخته است.
ریتم داستان از میانه پرده اول تا میانه پرده دوم بسامد پایینی دارد، اما این آرامش به واسطه گردآوری قطعات گمشده یک زندگی فراموش شده، لازم به نظر می‌رسد.
«گورکن» در نگاهی کلی فیلم قابل قبولی است. آس پایانی فیلمساز در پرده آخر، پایانی غافلگیرکننده و نفس‌گیر را برای فیلم رقم زده است. پایانی که مخاطب را بهت‌‌زده، اما راضی از دیدن فیلم، بدرقه می‌کند.