کتاب «یعقوب کذاب» با مضمون هولوکاست!

به قلم: غزل قربانپور

نمانامه: کتاب یعقوب کذاب نوشته یورک بکر به ترجمه علی اصغر حداد، داستان زندگی یهودیان در یک محله یهودی نشین در دوره تسلط نازی ها بر لهستان است. یعقوب کذاب (آلمانی: Jakob der Lügner) رمانی از یورک بکر نویسنده لهستانی‌تبار آلمان شرقی است. او به خاطر این کتاب برنده جایزه هانریش مان شد.

بر اساس یعقوب کذاب دو فیلم سینمایی در سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۹۹ نیز ساخته شده‌است. این داستان، هولوکاست را روایت می کند و شاید هم اندکی بیشتر از آن را.

سوالی که همیشه در مورد کتابهایی با چنین موضوعاتی مطرح می شود این است که آیا می شود آشویتس را آنچنان که واقعا بود روایت کرد؟ کتابهای زیادی در زمینه های داستانی, جستار, خود زندگینامه و … درمورد واقعه هولوکاست نوشته شده است, اما آیا حق مطلب درباره این موضوع بیان شده است؟

  • ادبیات راهی برای بقا در دوران وحشت است.

پس از پایان جنگ جهانی دوم بسیاری از نویسندگان آلمانی زبان درباره جنایات نازی ها در واقعه هولوکاست مطلب نوشتند. رمان یعقوب کذاب نوشته یورک بکر در سال ۱۹۶۹ منتشر شد و یکی از تاثیرگذارترین متنهایی است که در مورد سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ نوشته شده است. کتاب یعقوب کذاب از ادبیات برای شهادت علیه یک جنایت تاریخی استفاده می کند.

  • امیدی که داستانها می سازند.

یعقوب کاراکتر اصلی داستان در لحظه اوج نا امیدی به یکی از دوستانش می گوید که از طریق رادیو شنیده است, نیروهای روسی تنها چند کیلومتر با گتو فاصله دارند. این خبر چونان آتشی از امید در بین مردم پخش می شود و امید از یکی به دیگری سرایت می کند.

اما یعقوب نمی داند باید به نقش امید دهنده خود ادامه دهد و بهمن دروغ را بغلتاند و بزرگتر کند و شعله امید را زنده نگه دارد یا صادق باشد و تخم ناامیدی را بپراکند.

“صداقت” همیشه گزینه آسانی برای انتخاب نیست, چرا که صداقت نیز عواقب بی شماری در پی دارد. در رمان یعقوب کذاب از یورک بکر, موارد زیاد این چنینی می بینیم, این داستان اگرچه بستری از اندوه و تاریکی دارد اما با چاشنی طنز تلخ یهودیان همراه شده است.

در این داستان بارها از خودمان می پرسیم در شرایط بحرانی چه چیزی درست و چه چیزی نا درست است؟ آیا آنچه در شرایط عادی اخلاقی وانسانی می نمایاند برای شرایط بحرانی نیز اخلاقی و انسانی است؟

و اما آنچه به ذهن خوانندگان داستان خود را به شکل سوال می نمایاند این است :  آیا اصولا نشر ” اخبار جعلی” در دوران بحران ضروری است؟ کارایی آن چیست؟ اگرچه در دورانی که یورک بکر داستان یعقوب کذاب را نوشته است, هنوز ” خبر رسانی جعلی ” گسترش نیافته بود اما رمان به زیبایی عواقب این شیوه پروپاگاندا را نشان می دهد.

  • خبر رسانی جعلی, یک شمشیر دو لبه.

خبررسانی جعلی، دروغ‌پراکنی یا اخبار جعلی نوعی خبرنگاری زرد یا پروپاگاندا با قصد پخش اطلاعات غلط است که در بستر رسانه‌های چاپی سنتی، رسانه‌های خبری و رسانه‌های اجتماعی انتشار می‌یابد.

اخبار جعلی با هدف گمراه کردن و به منظور آسیب رساندن به یک آژانس، نهاد، یا شخص، یا به‌دست‌آوردن اهداف مالی یا سیاسی نوشته و منتشر می‌شود، که اغلب با استفاده از سرفصل‌های حساس، نادرست که می‌تواند به جهت افزایش خوانندگان، اشتراک گذاری آنلاین و درآمد بر اساس کلیک روی اینترنت هم باشد. در مورد دوم، آن را شبیه به اخبار خنده‌دار آنلاین همچون «کلیک کنید» و مبتنی بر درآمد تبلیغات از این فعالیت، صرف نظر از صحت داستان منتشرشود.

اخبار دروغین، آنچه که روزگاری در مجلات زرد شایع بود اکنون با رشد رسانه‌های اجتماعی، مخصوصا در فید خبری فیس بوک نیز رشد پیدا کرده است. قطبی سازی سیاسی، تحقیق در راستای تائید نظر خود و الگوریتم های رسانه ی اجتماعی در گسترش اخبار دروغین نیز دخیل‌اند. که در بعض موارد توسط بازیگر خارجی متخاصم، مخصوصا در زمان انتخابات ساخته و تکثیر می‌شود.

اخبار دروغین گمراه کننده و فریبنده از طنز آشکار یا تقلید مبهم است که به جای اینکه مخاطب را گمراه کند، به طنز می‌پردازد. خبررسانی جعلی به ویژه با گسترش فناوری در سیاست تأثیرگذار شده‌است.

یورک بکر احتمالاً در سال ۱۹۳۷ در لودز لهستان با نام یرزی بیکر از پدر و مادری یهودی به دنیا آمد. او در محله یهودی نشین شهر و بعدها در اردوگاه های کار اجباری بزرگ شد. مادرش درگذشت، اما پدرش پس از جنگ او را پیدا کرد و با او به برلین شرقی نقل مکان کرد، جایی که بکر جوان آلمانی آموخت. او اولین موفقیت بزرگ خود را در سال ۱۹۶۹ با رمان یعقوب کذاب به دست آورد. در سال ۱۹۷۷ بکر به جمهوری فدرال آلمان نقل مکان کرد، جایی که او رمان‌ها و داستان‌های بیشتری منتشر کرد و با سریال کروزبرگ عزیز من (Liebling Kreuzberg) در مورد محله برلین، موفقتر شد. او در سال ۱۹۹۷ درگذشت. کتاب یعقوب کذاب نوشته یورک بکر به ترجمه علی اصغر حداد در نشر ماهی به چاپ رسید.