نقدی بر فیلم سوء تفاهم| احمدرضا معتمدی

سوء تفاهم فیلمی به کارگردانی و نویسندگی احمدرضا معتمدی و تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی محصول سال ۱۳۹۶ سازمان هنری رسانه‌ای اوج می‌باشد.

دکتر علی انتظاری

پایگاه خبری نمانامه: فیلم «سوء تفاهم» بر مبنای یک تحلیل نظری شکل گرفته است و بر خلاف فیلم‌هایی که فقط طرح مسأله می‌کنند، یک سازمان تئوریک پشت خود دارد. البته اگر بخواهیم به خوبی این فیلم را تحلیل کنیم، باید چند بار آن را ببینیم، زیرا وقتی انتهای فیلم گره گشایی می‌شود، شاید اگر دوباره فیلم را ببینیم با نگاه دیگری سکانس‌های مختلف را در ذهن خود تحلیل کنیم. فیلم موضوعات مختلفی را در ارتباط با مقوله واقعیت و مجاز واقعیت و فراواقعیت مورد تحلیل قرار داده است.

«فرا واقعیت» به عنوان یکی از مسائل مهم ادبیات جامعه شناسی در شکل گیری فرآیند فیلم مورد توجه قرار گرفته است. فیلم «سوء‌تفاهم» به گونه‌ای بود که می‌خواست تداخل تصویر واقعیت از واقعیت را برای مخاطب به تصویر بکشد و نشان دهد که چقدر سینما، همان متن واقعی زندگی مردم است و در واقع ارتباط سینما و واقعیت را نشان می‌داد.

این همان حرفی است که جامعه شناسان بیان می‌کنند و می‌گویند واقعیت برساخت اجتماعی است و آن تصویری است که از واقعیت اجتماعی داریم. به عبارت دیگر «عدالت» خیلی مهم نیست، بلکه احساس عدالت است که نقش ایفا می‌کند و در جامعه تأثیرگذار است.

نقد مناسبات قدرت نیز در فیلم مورد توجه کارگردان بوده است. از طرف دیگر می بینیم که در فیلم، گرداننده ماجرا به جای اینکه کارگردان باشد، رئیس است. پس فیلم به مناسبات قدرت طعنه می‌زند و به گونه‌ای بازنمود مناسبات قدرت را نشان می‌دهد. به نظر من یک تحلیل «چپ» نیز در پشت فیلم قرار دارد؛ زیرا در پایان فیلم نشان داده می‌شود که مناسبات پولی و مالی است که همه مسائل را سامان می‌دهد.

من کمتر با نمونه‌های مشابه فیلم‌های اندیشه‌ای و فلسفی در سینمای ایران برخورد داشته‌ام. به نظر می‌رسد کارگردان فیلم از معدود افرادی است که با این دغدغه به سراغ سینما آمده است، احمدرضا معتمدی پیش از این کارهایی در این حوزه داشته است. ولی غیر از کار آقای معتمدی کمتر کاری را دیده‌ام که تحلیل نظری پشت فیلم باشد و بر اساس آن تحلیل نظری، سناریوی فیلم طراحی شده باشد.