همشهری کین؛ برترین اثر تاریخ سینما

نمانامه: همشهری کین پر از شگفتی و نوآوری‌ است و فیلم‌هایی که پس از همشهری کین ساخته شدند و رویای تکیه‌زدن بر این جایگاه را در سر داشتند، وامدار تکنیک‌های استفاده‌شده در این فیلم هستند.
روش تدوین و مونتاژ فیلم، یکی دیگر از ایده‌های بلند‌پروازانه‌ی ولز است که به فیلمسازان نسل‌های بعدی این آزادی عمل را داد تا داستان‌های طولانی و پیچیده را به رشته تصاویر کوچکی که قابل فهم هستند، تقسیم کنند. درست است؛ امروزه استفاده از این تکنیک به قدری متداول شده که به‌سختی ‌می‌تواند توجهی را به خود جلب کند. اما بدون سکانس زندگی زناشویی ۲ دقیقه‌ای کین، شاید هرگز تماشاچیان سینما نمی‌توانستند صحنه‌‌ی فراموش‌ناشدنی فیلم ۲۰۰۱: یک ادیسه‌ی فضایی ساخته‌ی استنلی کوبریک را ببینند.
شاید حرکت پیچیده و مشکل دوربین در میان اشیاء که به مخاطب چشم‌اندازی تقریباً خداگونه نسبت به رویدادها می‌دهد اتفاق جدیدی نبود اما پیچیدگی و میزان این نماها و نحوه کارکرد آنها برای درک عمیق‌تر مخاطب کاملا اتفاقی نو و تازه بود. بطور مثال از میان وقایع و شخصیت‌ها عکسی را می‌بینیم که با رعد و برق روشن می‌شود که کمی بعدتر می‌فهمیم عکس متعلق به سوزان کین و خواننده کلوپ شبانه در ال‌رانچو است. تمام این اطلاعات در ۳۰ ثانیه تصویر می‌شود. ما می‌فهمیم که این شخصیت چه کسی است چه می‌کند و با عمق رنج و ویرانی‌ای که او را زخمی کرده است آشنا می‌شویم.
ولز برای برجسته کردن حالات احساسی شخصیت‌ها از نماهایی با زاویه پایین استفاده می‌کند، تأثیر مستقیمی که بعدها بر فیلم‌های نوآر گذاشت یا برای برجسته کردن و اهمیت یک کارکتر از کلوزآپ و برای منزوی کردن کاراکتری دیگر از کلوزآپ‌های افراطی استفاده می‌کند.
در نهایت همشهری کین داستان مردی‌ست که بیش از هر چیز دیگری، به ثروت و قدرت ارزش می‌دهد و زندگی خود را پای این دو می‌گذارد و سرانجام به تنهایی در عمارت خود می‌میرد. مردی که در جهان موفق بود اما با پافشاری بر ایده‌آلیست بودن زندگی را برای خود و اطرافیانش تلخ و تاریک کرد. مردی که از حقوق افراد ستمدیده و آسیب‌پذیر دفاع می کرد و از سویی دیگر این ایده‌آل‌ها را مدام به خطر می‌انداخت. همشهری کین فیلمی است درباره‌ی عشق و دوستی در زندگی یک انسان بزرگ و اینکه چگونه آن عظمت این روابط را مخدوش کرد تا زمانی که دیگر عشقی باقی نماند.
همشهری کین پر از شگفتی و نوآوری‌هایی‌ست که پرداختن به هر کدام مجالی جدا می‌طلبد. اما در پایان گفتن این نکته ضروری‌ست که علت اصلی‌ای که بحث درباره‌ی عنوان شگفت‌انگیز “برترین اثر تاریخ سینما” را سخت می‌کند، این حقیقت انکارناپذیر است که فیلم‌هایی که پس از همشهری کین ساخته شدند و رویای تکیه‌زدن بر این جایگاه را در سر داشتند، وامدار تکنیک‌های استفاده‌شده در این فیلم هستند.
نخستین تجربه‌ی سینمایی ولز، زبان سینمایی قرن را تعریف کرد به گونه‌ای که هر فیلمی که بعد از آن ساخته شد، امضا و اثری از تدوین، داستان‌سرایی و سلک بصری همشهری کین را با خود به همراه داشت.